دانشجوی دکتری دانشگاه علامه طباطبایی مدیریت بازرگانی گرایش رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی
چکیده
با ورود به عصر دانش، الگوهای رهبری سازمانی نیازمند نوزایی بنیادین میباشند. علیرغم تلاشهای فراوان در این مسیر، همچنان تئوریها در سطح خرد باقی مانده و از مفاهیم استراتژیک و سازمانگستر عاری هستند. این مقاله با تلفیق رویکرد ایجابی و سلبی برای رفع این شکاف تلاش میکند. الزامات پدیدارشده در ادبیات مدیریت مانند "ضرورتهای رهبری در عصر دانش"، "ضرورت توجه به مفاهیم استراتژیک"، و "رهبری در سیستم پیچیده انطباقی" در کنار انتقاداتی که بنابه "اصول اخلاقی کانت" نسبت به تئوریهای موجود و "هستیشناسی سهرکنی سنتی در تئوریها" مستند شدهاند، مبانی مدل این مقاله را تشکیل میدهند. مدل مقاله از طریق "حسگری" بر شکلگیری باورهای مستقلانه کارکنان و مدیران سازمان تأکید میکند. سپس با اقدامات و بسترسازی ِ "رهبری توانمندساز"، "ارتباط موثر" در سازمان شکل گرفته و باورهای کارکنان و مدیران تبدیل به "باورهای جمعی" میشود. در مسیر رسیدن به باورهای جمعی، "رهبری انطباقی" که الگویی از رهبری پویا و فراگیر بر پایه دانش است، نقش حیاتی ایفا میکند. در نهایت با تکیه بر باورهای جمعی میتوان به سه پیامد "مسیر، یکپارچگی، و تعهد" در استراتژی رهبری دست یافت.